فکر نکن

دیگه فایده ای نداره بیهودست این همه اصرار

تو که عاشقم نمیشی همشم میکنی انکار

اگه به گفتن من بود که هزار مرتبه گفتم

شایدم قبول نکردی و منم هیچ نشنفتم

از ترانه به تو گفتم از تو من ترانه ساختم

معجزهءعشق و گفتم و هزار بار دل و باختم

از شبای بی کسی و از غم تنهایی گفتم

در قبال همه حرفام از تو من هیچ نشنفتم

میتونستی ناخداشی واسه کشتی دل من

میتونستی که خداشی یا که محراب ای گل من

میتونستی عاقبت شی واسه قصهءرهایی

ولیکن حیف خیلی وقته تو رفتی از من جدایی

اگه ثابت کردنی بود به تو ثابت کردمو بس

به تو گفتم که بدونی یه کسی عاشق تو هس

تو هم نامردی نکردی با هزار تا دل پریدی

توی این همه رفاقت من عاشقو ندیدی

تو برام زندگی بودی من برات تجربه بودم

تو برام مشکلو بغرنج من برات چه ساده بودم

اگه جاده بود دویدن واسه من مثه هوا بود

هر نفس که میکشیدم دل به دردت مبتلا بود

نه اینا فایده نداره تو گوشت پر شده از پند

پس اگه قیمتی هستی بگو آخه قیمتت چند

هر چی باشه حاضرم من حتی پای جون و خونم

بگو که بهاش چقدره بگو لااقل بدونم

چه شبایی که به یادت من تا صبح سحر نکردم

چه روزایی نشمردم چه سفرها که نکردم

رفتم از شهر تو ای کاش که فراموشت میکردم

هر چی دور میشدم از تو انگار بیشتر گم میکردم

تو ترانهءبهاریو خودت خبر نداری

اگه پی میبردی من عاشقتم مثل قناری

تا حالا فقط یه چیزو از تو من پنهون میکردم

که هزارتا جز تو بودن ولی من نگا نکردم

میتونستن بهتر از تو واسه من بشن بهونه

هر دفه که میرسیدن طعنه میزدن دیوونه

توی راه تو چه طعنه و کنایه نشنفتم

همه گفتن بی وفایی ولی من هیچ نشنفتم

توی امتحان عشقت نمرهءبیست و گرفتم

ولی جایزه من انگار هر چی که نیست و گرفتم

آخه صبرو طاقتم دیگه داره تموم میشه

عمر من مثه گلای باغچه هی حروم میشه

هر چی دارم کلی شعر رو صفحهءکاغذیه

فکر نکن این التماسم از روی بی کسیه

یه روزم به درد عاشقی تو مبتلا میشی

یه روزم میرسه که تو مثه من تنها میشی

رحم کن ایندفه دیگه به کسی نگا نکن

کسیو به درد عاشقی تو مبتلا نکن

تو که مال همه ای بجز دل کوچیک من

دیگه با کنایه هات به قلب کوچکم نزن

چون تحمل نداره چون رویاهاش کاغذیه

با یه اخمت میسوزه ولی میدونم راضیه

میدونم رسمه اذیت کنی اونکه دوست داری

ولی بس کن تو داری حوصلمو سر میبری

آخ که یادم نمیره اون روز سر قرارمون

تو چقدر دلهره داشتی رفتنو فرارمون

سی دقیقه آخ که چه لذتی داره آشنایی

انگاری سهم همه عاشقا تلخه و جدایی

دست تو رو شونهءمحکمو قرص انتظار

موی تو موج گرفت تو باد تند اون بهار

چشم تو خیس شد از ذائقهءوجود من

گفتی کاشکی بمونیم همیشه روحی تو بدن

چی شد حال اون روزارو نداره بوی تنت

خیلی وقته که گرفتی شورمو تو از سرت

ریختی قاطیه حقایق خاطرات دلمو

که نخواستی ببینی هیچ وقت تو مشکلمو

رفتی بی اونکه بدونی دل من مال خودت بود

حال بغضای شبونه به خدا حال خودت بود

من نخوام تموم کنم تموم نمیشه ترانه

به خدا بخوام بگم هست باز هزارتا بهانه

 

 

قرار

ساعت یک رسیدو باز،جات خالیه سرقرار

من چه کنم با این دلو، با این چشای بی قرار

دلم میگفت نرونرو،من ولیکن گوش ندادم

رفتم ثابت کنم که من،بدجوری دل به تو دادم

یادت میادتوی مطب،که واسه من خون میدادی

اگه میفتاد پاش تو حتی واسه من جون میدادی

یادت میاد که دست تو خونی شد از تیزی تیغ

چی شده که میگی همش ازدست من میزنی جیغ

یادم نرفته و یادت نره زیارت حرم

گفتی خدایا که ببین بی سیاوش دربه درم

گفتی و گفتم و نگفتیم که وفا دار بمونیم

گفتی خدا نکنه که منو تو ریا کار بدونی

قلبم شکسته نازنین ولی میمونم آخرش

کاشکی که سکه واسه من برگرده روی بهترش

برو برس به حالتو برو برس به کارت

تو مطمئن باش که بازم میام سر قرارت

 

 

 

مردن بهانه هام

اولش فکر نمیکردم که نگام کنی ستاره

چه رسه به این که حتی تو بخوای از من شماره

اولش فکر نمیکردم البته این آرزوم بود

که چشات بمونه پیشم در حالی که روبروم بود

به خدا قسم از این پس میذارم کنار هوارو

نمیرم هرگز ز پیشت میمونم به خاطر تو

میدونم با تو یه لحظه ام بیهوده هدر نمیره

تو بخوای حقیقت اینه که دلم پیشت اسیره

ارزش چشای نازت بیشتر از ترانه هامه

سهم من از از با تو بودن مردن بهانه هامه

دستاتو پل کن واسه من تا بیام تو شهر چشمات

کمکم کن لایقت شم لایق باور دستات

 

 

مسافر

من مسافرو تنم سرد،فاصله جادهءمغرور

زیر پام پر از ترانه،روبروم چراغ بی نور

بالای سرم یه خورشید،که داره میسوزه با من

پشت سر زمونهءپوچ،پر از آدمای دشمن

من مسافرو تنم سرد،خسته ازحرفای مردم

میکشونم خودمو تا،برسم به حرف مردم

مردمی که میگن عاشق،نداریم تواین زمونه

منو عاشق دیدنو بعد،صدام میزدن دیوونه

من مسافرو تنم سرد،توی دستام عکس پاره

کلی شعر واسه نوشتن،توی چشمام پر واژه

تو دلم بغض شکسته،تو گلوم حرفی نشسته

رو زبونم بی کلامی،تو چشام ساکت نوشته

مهر بی وفایی خورده،ته دفتر ترانه ام

پاره کرده دست تقدیر،نامه های بی جوابم

نوشته حتی اسمی،که بمونه یادگاری

تو شب تاریک جاده،نمیبینم هیچ سواری

توی آینه زخم شمشیر،خورده بازوی حقیقت

گم شدیم تو عصرسرعت،نداریم نشون زغیرت

من مسافرو تنم سرد،توی قبرستون شهرم

اونا که منو ندیدن،با همشون قهر قهرم

من مسافرغریبم،توی جمع بی وفایی

سرشناسترین ستاره ام،تو شب عاشق نمایی

مردهءزنده به گورم،از وطن فرسنگا دورم

بی تو مثه ببر زخمی،با تو حضرت غرورم

شب میلادت مبارک،میگه اینو یک مسافر

انشاءالله میلاد بعدیت،نباشم مرغ مهاجر

 

 

من میرم از شهر چشات

من میرم از شهر چشات،خرابهءدوزخ نشین

تو آینهءخورشیدو ماه،دیگه منودیگه نبین

یه عمری درد سر بودم،واسه همه شیطونیات

میرم که راه واشه وپات،پیچ نخوره هرکی میاد

یه خط روی ماشینمو هزار تا رو دل کشیدی

فکر نکنم که گریه های، شب یلدامو دیدی

یه عمری با بغض تو چشات،گریه میکردم ولیکن

تو خندمو خواستی و هرگز غصه هامو ندیدی

میرم که تا عاقبتم،مثه تو مخملی نشه

میون این همه هیاهو،طناب دل نخی نشه

الهی که نمیری تو،تا آخرش خوب بمونی

من میرم اون بالاها ای کاش،تو توی جوب بمونی

 

 

 

خداحافظ

خداحافظ رفیق ای که با من بی صدایی

ای که توی این هیاهو با نجابت و حیایی

من صدایت میکنم حتی اگه فاصله باشه

میون دست من با دست تو حسی نباشه

من به تو بد کرده بودم؟

به شنیدن کنایه هات عادت کرده بودم

ولیکن میخوای بری من که نمیتونم بگم نه

تو برو ولی مواظب باش تا دیگه نگی نه

کلی شعر بود واسه تو از یاس و اقاقی

واسه من موند کلی خاطره از رسم تو باقی

خداحافظ رفیق به تو بد عادت شدم من

بی تو میمیرم میدونم تو میشی قاتل این تن

دیگه اصراری ندارم که بمونی یا نمونی

دیگه من نمیگم بیتا باید شعرامو بخوونی

دیگه با تو بودنم عین عذابه

هرچی آرزو دارم با بودنت مثه سرابه

نمیگم که تو بدی یا اینکه من خدا نکرده

از تو خستمو میرم دنبال یه جفت دیگه

نه اینا نیست نمرهءعشق توهم بیست

اگه دست من بود که میگفتم غیرتوزودتربشه نیست

یه روزی خودت میفهمی من چی میگمو میخونم

تو خودت بهتر میدونی اگه باشی من میمونم

اگرم قسمتی باشه قسمت من اون تو نیستی

به خدا به همه گفتم که تو قلب من تو نیستی

شعرامم تموم میشه میمیره نابود میشه و سرد

میدونم حالا از این به بعد میشم مرد

بچه بودم گول چشمای قشنگ تو رو خوردم

تو نخواستی بمونی ولی من برای تو میمردم

تو هنوزم خوشکلی و نازنین مثه قدیما

ولیکن من میرم از این شهر بی نظیرو زیبا

باشه سهم دیگری شه اون دو چشمای قشنگت

من که آرزوم بود اون چشمای بی مثل و شرنگت

هر چی بود برای گفتن گفتمو تو هم شنفتی

میسوزم به حال اون دل که تو داشتی و نگفتی

به خدا این بیت و که من دارم الان مینویسم

تر شده ز اشکای غلطان روی گونه های خیسم

تو دلمو بد جور سوزوندی جوری که درمون نداره

واسه هیچکسی به جز تو به خدا ایمون نداره

نه یه وقت فکر نکنی یه التماسه

یا همهءگفته هام واسه تماسه

صد هزار با من میمردمو دوباره مینوشتم

این چیزیو که حالا شد سرنوشتم

خیلی حرف بود واسه گفتن ولیکن وقتی ندارم

هر چی بیشتر مینویسم نمیتونم بیقرارم

خداحافظ رفیق اینم برای سومین بار

رفیقم که نبودی لااقل منو به یاد بیار

 

 

دوسال از اون روز میگذره

دوسال از اون روز میگذره اما هنوز دوسم نداری

انگار که زجر میکشی تو وقتی که اسممو میاری؟

دوسال از اون روز میگذره انگار هنوزم باور نداری؟

چرا همش برای من بهونهءواهی میاری؟

دوسال از اون روز میگذرهآخر فصل میوه ها بود

صدات با من بود ولیکن نگاهت از نگام جدا بود

دوسال از اون روز میگذره اما یه بارم نزدی زنگ

انگاری تو این دو ساله تو همش داشتی با من جنگ

حالام که داری میگی دیگه به من زنگ نزنی تو

واسه دلم شرمنده ام میگفت که عشق من تویی تو

ولیکن انگار از یادت رفت اون روزای آشنایی

که میگفتی به خدا تنها تو با من همصدایی

جورو پلاسمو جمع میکنم منی که غمی جزتوندارم

به خدا فقط واسه نگاه خستت بیقرارم

شعراتم گرفتی رفتی هدیه اتم دادم مهربونم

دیگه بهونه ای ندارم که بخوام بازم بمونم

خوش باشی الهی دست زمونه همرات

ازخدا میخوام که باشه یکی بهتر از من همپات

توی جادهءرفاقت الهی که کم نیاری

از بد روزگار تو الهی که بد نیاری

اینهم دعای آخر واسه تو که همچین میکنی

من که فقط با تو بودمو میدونم که نفرین میکنی

 

ستاره

ستاره تو ببین که عمر ما چه بی بهاره

خورشیدم با اون بزرگیش خزون ارمغون میاره

ستاره دل بیکارو ببین چه بیقراره

روزی صد بارعاشقه اما هنوز اول کاره

ستاره دل من میره واسه صید شکارش

نمیدونه که خودش امروزو فردا یه شکاره

ستاره گم شدیم تو عصر سرعت ولیکن دل

هنوزم غرق بی کلام نامه های یاره

ستاره توی اوج مردن ترانه هامون

دل من پی موسیقی بی رنگ سه تاره

ستاره توی دنیایی که بی وفایی رسمه

دل من عاشق میشه و از عاشقی باکی نداره

ستاره تو بگو چارهءدرد این زمینو

که عمری توی بغض سردو قرص انتظاره

ستاره بالایی خبر نداری از زمینی

بیا پایین و ببین که رنگی از وفا نداره

ستاره آی ستاره آی ستاره

منو با خود ببر چون این هوا شوقی نداره

یه عمری بالایی از اون بالا ما رو میبینی

بیا پایین تا خوب باور کنی وقت فراره

 

صدام نکن

صحبتشو نیار بازم دیگه نمیام تو خونه

از بس زدی توی سرم دارم میشم یه دیوونه

هر روز میگی کجا بودی چرا همراهت خاموشه؟

با کی میگشتی تو بازم؟ کی لباسامو میپوشه

بسه دیگه خسته شدم از حرفاو بهونه هات

برو نمیخوامت دیگه خسته شدم از لحظه هات

میون من با دست تو پر شده از رنگ و ریا

تو رو خدا صدام نکن دیگه نگو بمن بیا

میرم که بی تو شاید از این منجلاب بیرون بیام

پشت گوشت و نگاه کن اگه دیگه بازم بیام

بمون تو این آشفته که خودتو ساختی واسه ما

کشتی منو با نق نقات برو دیگه پیشم نیا

یا تو برو یا من برم باید از هم جدا بشیم

بریم تا شاید بازیمون تموم شه و رها بشیم

غصه نخور یکی میاد دردودلاتو میشنوه

من که نفهمیدم چی میگی میاد اونی که بهتره

قبوله بد من بودمو تو بهترین دخترکی

اینو بدون که تو فقط شبیه یه بادکنکی

سوزن غم هر چقدر کوچیک باشه میترکی

جوالدوزو میزدی به من با هر حقه و کلکی

 

 

من میمونم

 

عشقو تمسخر نگیریم نگیم که عاشق همیم

نگیم به هم دیگه دروغ که تا ابد مال همیم

ما که وفا یاد ندادیم به این دلای غم زده

پس کسیو بازی ندیم بازی با دل خیلی بده

به جای اینکه با دروغ همدیگرنگاه کنیم

بیایم و راس راسی همدیگرو صدا کنیم

بیایم اگه سخته که ما چیزیو از نو بسازیم

زودی نریم با یه نگاه به هم دیگه دل ببازیم

آتیش آز به جای عشق ما اشتباه نگیریمش

این دو شبیه همدیگن به جای هم نبینیمش

یه روز از عشق حرف میزنیم یه روزی بی وفا میشیم

عجب دنیا غریبه و ما زود مبتلا میشیم

دست تو هم نمیگیره نجات نمیده دلمو

نشسته تا ببینه که حل میکنم مشکلمو؟

آخ که عجب غریبمو کسی به دادم نرسید

آخ چقدر گریستمو کسی نگارمو ندید

من میمونم اینجا که تا سر برسه این انتظار

حتی اگه کسی نیادو برسه صد تا بهار

 

عمر دو روزه!

وقتی به من میخندی دنیا به من میخنده

در غم و غصه رو به روی من میبنده

وقتی به من میخندی پنجره ها وا میشن

گلهای سرخ و آبی با خنده هات وا میشن

وقتی به من میخندی یادم میره که مردم

زنده میشم دوباره انگار بازیو بردم

وقتی با لبخند تو اینهمه غوغا میشه

چرا همیشه غصه با چهرت آشنا میشه

لبخند بزن عزیزم دنیا همین دو روزه

نزار چهرتو با غم دنیا به هم بدوزه

 

 

عید

عید اومدو تو مثل همیشه خواب خوابی

از بودن من انگارهمیشه در عذابی

میری مسافرت تو که من پیشت نباشم

واسه کارات تو بازم نداری هیچ جوابی

منو دیوونه کردی با اون چشای نازت

چرا نمیزنی تو به بالا رنگ آبی

همیشه هم سیا نیست آسمون دل من

چرا همش واسه من میری تو باز زیر آبی

تو زندگیم تو بودی تنها افق همیشه

کاشکی میفهمیدم زود که تو فقط سرابی

دردودلام همیشه موند تو دلم ولی حیف

سنگ صبور نبودی تو مثه یه حبابی

با طعنه و کنایه هات کباب تو کردی دلمو

خوبه به جا عاشقی من وا کنم کبابی

بعد یه عمر عاشقی باید برم من انگار

واسه دل صبورم داری آیا جوابی

 

آخ ببخشید

آخ که من فکر نمیکردم حتی واسهءیه لحظه

که چشای نازنینت بریزن اشک قطره قطره

آخ که من فکر نمیکردم دلتو گرفته باشه

صحبتای آخر من دلیلِ یه گریه باشه

آخ که من فکر نمیکردم اینقدردل نازٌکی تو

واسه وصل شدن به ساحل همیشه واسَم پلی تو

پس همه فکرام خطا بود ایده هام چه اشتباه بود

من چه فکرایی میکردم آخ ببخشید! ناروا بود

تو سبکترین ستاره توی آسمون قلبم

من شکستم بی صدا چون با خودم بد فکرمیکردم

اشتباه آخری بود قول میدم به تو ستاره

قول میدم گریت نگیره از خیالِ من دوباره

 

احساس

نمیگم حسی نجیبه،نمیگم صدات غریبه

به خدا یه حسٍِ تازست،یه جور احساسٍ نجیبه

یه جور اعتراضٍ سادست،به کمالٍ بشریت

شایدم این حس تازه،واسه تو یکم عجیبه؟

شایدم این دل خستم،دنبال یه عشق تازست

شایدم یه نوع ستایش،واسه تو خیلی عجیبه؟

شب با احساست ورق خورد،من صدام هرگز نیومد

با یه بی صدای ساده،انگار فریادم نهیبه

اسم شیرینت عسل شد،واسه من کلی بدل شد

این همه ستاره آخر،واسه من هنوز عجیبه

پس چرا اینقدر پریشون،باصدات منو نلرزون

به خدا اینکارگناهه،این کشیدن به صلیبه

بیاوبا بی جوابی ،منو از خودم نرنجون

باورم کن توی دستات،اگه احساست نجیبه

منو پنهون کن تو چشمات،با نگات منو صدا کن

به خدا بی اعتناییت،واسه من خیلی غریبه

منو از خودت بدون تو،از خودت که التماسی

واسه هرنگاه عاشق،اون چشات چه پرفریبه

 

الهی

الهی خیر ببینی عزیز من مهربون

میخوام خدا بسازه دوتایی آرزومون

میخوام حقیقت باشه عاشقی ما دوتا

ساده وبی ریا شیم هیچوقت نشیم ما جدا

هر وقت یادت میافتم دلم آروم میگیره

بهونه های واهی از دلو چشمام میره

صداتو میشنوم من انگار خود خدایی

عشق و دل و روحمی بدون چه پر بهایی

فقط یکم تو دوری ز دستای عاشقم

میخوام که ثابت کنم واسه تو من لایقم

برای بوی تنت اقاقی کم میاره

هر وقت که اسمت میاد اینجا همش بهاره

توی دلم نشستی مثه یه گنجیشک خوب

الهی که دشمنات با سر برن توی جوب

بمیره هر کی میخواد مارو جدا ببینه

خوشبختی روزگار از دستامون بگیره

 

ای پرنده

عاشقترینم ای پرنده،بزار بمیرم ای پرنده

در اوج تنهایی اسیرم،بزاربمیرم ای پرنده

توخوب میدونی توی پرواز،چه حالی داره هی پریدن

ولی چه چارست هی خزیدن،بزار بمیرم ای پرنده

رو شاخه های کاج خونه،نشسته چند دونه کبوتر

چقدر بشینم توی خونه،بزار بمیرم ای پرنده

نگاه تلخ و شورو شیرین،بر این تن پوسیده تا کی؟

نزن تو خنجر با نگاهت،بزار بمیرم ای پرنده

 

ایران

ای کشور پر رمزو ایمان

ای شهر بی مثل تو تهران

ای مردمی پاک و صمیمی

دارد همه جای توایران

مهمان نوازی گر ستارست

شبهای تو گهوارهءآن

اسطورهءاسلامی و بس

ای حافظ لایق قران

مردان قدرتمند و بی باک

در راس بیتای تو ایران

اسطورگان قدرت حق

رهبر تو سر مشق ایمان

امنیتت پابندو محکم

اشرار در ترس و هراسان

قدرت خدایی و سلامت

باشد ز دستانت فراوان

 

 

این منم من

یه زمین خشک و بایر با یه عالمه مسافر

تن زخمی روح خسته کوچ چند مرغ مهاجر

افق پوچ و خیالی آرزوهای محالی

سقف ریخته جوی بی آب یه زمین خشک و خالی

چشای بی رنگ و ساده پای خسته و یه جاده

بی هدف گنگ و آهسته راه طول و یه پیاده

توشهءخالی و رویا حتی بی یه قطرهءآب

دل پر از سوال بغرنج همه موندن توی این قاب

روز تاریک و شب تار خلوت بدون گیتار

بی سرانجامیه نامه زندگی بدون یک یار

نویسنده این منم من این کتاب زندگیم بود

بیست و یک سال و نتیجه همهءآشفتگیم بود

کاش که مثل من نباشه هیچکسی تو این زمونه

مثل من تنها نباشه نشه تنهایی دیوونه

آخ ببخشید جا گذاشتم این کلام آخری رو

انتظار عادت من بود که حروم کرد زندگیمرو

 

 

بابا تو هم بلدی

این انتظار به سر رسیدو تو دیگه زنگ نزدی

حتی یه بارم نزدی خودتو زحمت ندادی

اون روزچراازمن بی حوصله خواستی که بدم

منم گول چشاتوخوردموشمارمودادم

سه روزگذشته ولیکن تو یه بارم زنگ نزدی

خولی مگه تومیگیری شماره ونمیزنی

آخرمیخوای بری کجا تویی که اینقدرمغروری؟

چرا ما روگول میزنیآخه مگه تومجبوری؟

میخوای که ثابت بکنی همه پی نگاهتن؟

بعدش ببینی که همش منتظرجوابتن؟

دورو برمون پُرازآدم خلُ ودیوونه

یکی سالم پیدا نمیشه تو این دوره زمونه

دستمو داغی میذارم که دیگه شماره بدم

میخواستی پا بدی که بگی بابا منم بلدم؟

فوقش یه روزانتظاره باقیش چه ساده میگذره

تو نشدی یکی دیگه میاد اونی که بهتره

هنوزم تو جنگی؟

چی گذشته به شما که مارو فراموش کردی

کلید یاد مارو زدی و خاموش کردی

چی شد خدا نکرده یه وقت نرم ز یادت

چون نمیره ز یادم قشنگیه کلامت

راس راسی اینقد کار داری که نمیزنی زنگی؟

نامزدی اینقد طول کشید یا هنوزم تو جنگی؟

بهونه ای نباشه گلایه ای ندارم

چون اشتباهه کارم که جز تو من ندارم

اگه که مثه همه با چند تا میپریدم

اینقد دلو تو حسرت یه زنگ نمیدیدم

اگه که مثل همه من بی وفا میشدم

یا که نه با تو بودمو با کسی جز تو بودم

دلواپسی نداشتم که تو بری ز دستم

به خدا از این انتظار کلافه ام خیلی خستم

شایدم دلو دادی به کسیو نمیگی

شایدم تو کفشت نباشه اسن یه ریگی

شاید من بی حوصلمو صبور نباشم

یه موقع از نگاه مهربونت دور نباشم

دیدم دلم تگ شده واست شعر نوشتم

واسه کسی که حالا شده تک سرنوشتم

 

 

 

بیا

بیا بی وفا شیم و عاشقی رو پس بزنیم

واسه اونا که بی وفا و خائنن دس بزنیم

بیا دیگه گلدونا رو آب ندیم تا بمیرند

آخر خونسردی مارو آدما ببینند

بیا بی تفاوت از گوشه کوچه بگذریم

کمکی خواست اگر کسی نگاهش نکنیم

بیا دیگه به جای وفا به عهد عاشقی

رد بشیم از روی ساقه گل شقایقی

بیا خونه رو پر از حسرت یه نفس کنیم

بیا این دلو پر از آز و پر از هوس کنیم

بیا دیگه شعر نگیم از بوته اقاقیا

دل نبندیم به همه وعده های این آدما

بیا دست از ساختنو آباد کردن برداریم

بزنیم داغون کنیم دلای صاف و بی ریا

بیا با دستایی که اسطوره عاشقیه

بی صدا بسوزونیم هر چی دل کاغذیه

بیاو بازی کنیم با احساس پاک و لطیف

بیا هر چی که دله ما سیا کنیمو کثیف

بیا سقف اعتمادامونو ما خراب کنیم

بیا هر چی دل نامید ما جواب کنیم

بیا اونی که میگه عاشقمو عذاب بدیم

جای آرزو بهش وعده های سراب بدیم

بیا ازکاه کوه بسازیم از یه دریا رودخونه

بیا دیگه اسممو صدا بزن تو دیوونه

بیاهر چی شعر نوشتم دوتایی بسوزونیم

هر چی باشه میدونیم واسه هم نمیمونیم

بیا دیگه به ترانه های مریم گوش ندیم

دلای سرد و به هم ما دیگه اصلا جوش ندیم

بیا فکرکنیم ببینیم این کارا شدنیه؟

آخه مگه دل ما آهنی و چدنیه؟

بیا به هر چی تو شعر ما بی اعتنا بشیم

چون قدیم فرشته های خوب واسه خدا بشیم