-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 آبانماه سال 1384 16:29
دارم عادت میکنم به بودنت خیلی زیاد وقتی رفتم بکن از خاطره من کمی یاد بگو یه عاشق مشکی پوش بودش که هی میگفت میخوامت قد یه دنیا به خدا خیلی زیاد ولی از بخت بدش دنیا امونش نمیده میبره اونو ز پیشم با هزار خاطرو یاد مثه برگ زردی از درخت من جدا میشه عاقبت میشه اسیر چنگ بی رحمیه باد یاد اون روزا بخیر که واسه دیدن چشات باج به...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 آبانماه سال 1384 10:45
صدام دیگه در نمیاد صدام دیگه در نمیاد واسه تو که خود شبی واسه عاشق شدنم تنها تو واسم سببی راهی واسه من نمونده جز یه مشت ترانه خیس نمیدونم که یکی گفت تو فقط واسش بنویس جز ترانه من چی دارم که بفهمی با تو هستم توی این راه واسه ی تو دستامو چه ساده بستم فقط این یادت بمونه که نخواستی که بمونی تو نخواستی من میخواستم که تو...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 آبانماه سال 1384 09:40
بیخیال بیخیالم شو عزیزم منو عشق آتشینم دیگه هرگز من نمیخوام تورویه بارم ببینم برو تا که جون بگیره بذر بیرحمی که کاشتی تو واسه این قلب خسته راه برگشتی نذاشتی بی بهونه ترک عادت کردیو گفتی زرنگی من میدونستم از اول تو واسم کردی دورنگی منو بیخیال شو تا باز عاشقیمون جون بگیره عشق من توی صداقت نه توی هوس بمیره تو یه بی سراب...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 خردادماه سال 1384 20:36
میدونم این همه میل میزنم اما جوابم نمیدی یه جواب به این همه سوال تازم نمیدی این همه گل میفرستم توی نامه ام توی شعر تو به دست خسته ام یه دونه ام گل نمیدی این همه میگم بیا میندازی پشت گوش تو باز تو یه بارم به دل شکسته ام قول نمیدی جاریه از سد چشمام یه عالم رودخوونه باز تو واسه رودخوونه هام حتی یکی پل نمیدی دیوونه شدم تا...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 خردادماه سال 1384 21:55
ورق آدم به آخر برسه صبرش دیگه تموم بشه واسه دیدن یارش دلتنگ آسمون بشه از زمینو از آسمون بهونه بیخود بگیره اصلان بیاد بگه میخواد زنده نمونه بمیره گریه کنه بارون بیاد خیس بشه سقف آسمون از توی چشماش رد نشه بعد بارون رنگین کمون بخاطر یه نیم نگات هر ثانیه جون ببازه با یه نوشته تو کادوت برا دلش زندون بسازه دلگیر نشه هر چی...
-
اردیبهشت۴-۵
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 21:49
اون چشات اومدی سر قرار با من نبودن اون چشات تو که گفتی آبین رنگی نبودن اون چشات توی قایق ما نشستیم و سر صحبتا وا شد تو میگی که با منی دروغ نمیگن اون چشات من رو خواستن دلت کلی حساب باز میکنم تو نمیخوای بگی که منو نمیخوان اون چشات؟ میگی زوده حالا واسه قرار وقت بذاریم تو به من نگفتی که با من نمیان اون چشات از نگات قول...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 خردادماه سال 1384 22:15
کاش کاش بیای و به همه سولام جواب بدی برا یک بارم شده گلدونامونو آب بدی کاش بیای و به همه وعده هاتون عمل کنین لا اقل به من یه مشت آرزوی سراب بدین کاش که بارونی نباشه چشای ناز شما گل حسرت نباشه میون حرفای شما همیشه با یادتون غوغایی کردم میدونین؟ کاش میشد دوسه تا عکس نازنین و ناب بدین غصه عشق شما منو رها نمیکنه آخه درد...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 14:58
حسرت بوسه؛ یه دلم میگه میمونی یه دلم میگه خیاله یه دلم میگه دوسم داری و باز میگه محاله یه دلم میگه با اینکه یه عمره تو انتظارم راه من تو جاده عشق خط آخر زواله یه دلم میگه نخور تو غصه این عشق تازه تو هنوز اول راهی این آخه تازه نهاله یه دلم میگه میترسه که بری ز دستای من من میگم غصه ات نداشتن یه یار با جماله؟ یه دلم میگه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 خردادماه سال 1384 21:05
رفتی رفتی و با رفتنت دیوارا ریختن رو سرم آشیونه ندارم یه مرغ بی بال و پرم یه مترسک یه غریبه یه هوای مرده ام من بعد رفتنت میدونم نزد دل شرمنده ام من تو که رفتی شب خستم دیگه ماه و نمیاره نمیخواد مهتابی باشه شبی که تورو نداره بی تو خورشید گری و شورو طراوتی نداره برا اون قلبی که با تو بودنش مثه بهاره زمینم طاقت دوریت واسه...
-
اردیبهشت۵۴
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 22:26
من میگم،تو میگی به خدا دلو شکستن یه گناهه واسه من این انتظار اول راهه هرچی میگم عشق من تو باورم کن میگی که باور تو واسم سواله من میگم ستاره ها چقدرقشنگن تو میگی دل نازٌکن مانند ژاله من میگم راه منو تو ببین چه زیباست تو میگی از این گذشتن واسم محاله من میگم کاشکی که هرگز از هم نرنجیم تو میگی باور نکن خواب و خیاله من...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 22:25
فکر نکن دیگه فایده ای نداره بیهودست این همه اصرار تو که عاشقم نمیشی همشم میکنی انکار اگه به گفتن من بود که هزار مرتبه گفتم شایدم قبول نکردی و منم هیچ نشنفتم از ترانه به تو گفتم از تو من ترانه ساختم معجزهءعشق و گفتم و هزار بار دل و باختم از شبای بی کسی و از غم تنهایی گفتم در قبال همه حرفام از تو من هیچ نشنفتم میتونستی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 22:23
خداحافظ خداحافظ رفیق ای که با من بی صدایی ای که توی این هیاهو با نجابت و حیایی من صدایت میکنم حتی اگه فاصله باشه میون دست من با دست تو حسی نباشه من به تو بد کرده بودم؟ به شنیدن کنایه هات عادت کرده بودم ولیکن میخوای بری من که نمیتونم بگم نه تو برو ولی مواظب باش تا دیگه نگی نه کلی شعر بود واسه تو از یاس و اقاقی واسه من...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 22:20
آخ ببخشید آخ که من فکر نمیکردم حتی واسهءیه لحظه که چشای نازنینت بریزن اشک قطره قطره آخ که من فکر نمیکردم دلتو گرفته باشه صحبتای آخر من دلیلِ یه گریه باشه آخ که من فکر نمیکردم اینقدردل نازٌکی تو واسه وصل شدن به ساحل همیشه واسَم پلی تو پس همه فکرام خطا بود ایده هام چه اشتباه بود من چه فکرایی میکردم آخ ببخشید! ناروا بود...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 22:18
هنوزم تو جنگی؟ چی گذشته به شما که مارو فراموش کردی کلید یاد مارو زدی و خاموش کردی چی شد خدا نکرده یه وقت نرم ز یادت چون نمیره ز یادم قشنگیه کلامت راس راسی اینقد کار داری که نمیزنی زنگی؟ نامزدی اینقد طول کشید یا هنوزم تو جنگی؟ بهونه ای نباشه گلایه ای ندارم چون اشتباهه کارم که جز تو من ندارم اگه که مثه همه با چند تا...