هنوز

نیستی و جای  تو خالیست هنوز

قفس دل بی قناریست هنوز

آن دلی کز دوریت سخت گریست

تو ببین آبیه آبیست هنوز

سالها میگذرد از آنروز

که تو رفتی و پیامی نرسید

دل هنوزم که هنوزه بیمار

در تب عشق تو جاریست هنوز

مشق شب با اشک هرشب مینوشت

دل ز هجران تو از شب مینوشت

گر هنوز میشنوی سوز سحر

گوش کن که دل چه حالیست هنوز

با دلت چه کرده ای گل بهار

تو که دلسنگ نبودی عشقم

کاش میشد که یه شب برگردی

و بگی که دل نوائیست هنوز

شرط کن بمیرم اما برگرد

شرط کن زنده بمانم مشروط

تو بگو ساده بگو ای گل من

نت عشقت به چه سازیست هنوز

در کلاس دل تو چه میشود

که همه رفوزه اند و مردود

نکند با گذر این سالها

درس قلب تو ریاضیست هنوز

یاد میآرم که در آنروزها

گاه قهر بودیم گاهی آشتی

نکند هجرت تو با این طول

واسه ما حکم یه بازسیت هنوز

غم هجران تو بر من آموخت

که به عطر گل دگر شک نکنم

از تو بر من جز همین تجربه ها

بی گمان چه یادگاریست هنوز

رفتی و با رفتنت جنگی شدید

بین دل با دست و چشمان شذ پدید

گرچه دل همیشه از این نالید

زخم تو یه زخم کاریست هنوز

هر سه شنبه تا که خلوت میکنم

چشم دل آشفته و تر میشود

دستها پیوسته بر کاغذ روان

در سرم شور و هوائیست هنوز

کاش که یکبار دگر میدیدم

آن نگاه گرم و شیدای تورا

گرچه این ای کاش ها پیر شده است

میل من حرف مجالیست هنوز

تو در این فرصتها چه کرده ای

تو که مثل من دلت تنگ نبود

سهم تو رهائی و پرواز بود

سهم قلبم بی قراریست هنوز

همه جا و هیچ جا را گشتم

اثری از رخ تو پیدا نبود

مثل کوچ یک پرستو در خزان

چشم تو از من فراریست هنوز

کاش مثه من تو هم گم نکنی

حس زیبای وصال و امید

منه بیچاره مفلوک ولی

خود گمم دیر زمانیست هنوز

بی سبب نیست خودم میدانم

هر کجا میرم به اسمت میخورم

اسم زیبایت عزیزم همه جا

زیر لب همچو دعائیست هنوز

نظرات 1 + ارسال نظر
مهسا پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:22 ب.ظ http://WWW.POEM.BLOGSKY.COM

سلام

شعر ها بسیار زیبا هستند ..........

خوشحال میشوم بیایید ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد