گفتن از تو دیدن تو واسه ی من شده عادت
تو اگه یه روز نباشی مردن من میشه راحت
نرو از تقویم عشقم ای پرنده ی رهائی
نذار کم بشه همیشه بمونه رو سرم سایه ات
من همیشه از تو گفتم حتی وقتی که نبودی
حتی وقتی که میسوزوند عاشقی هامو حسودی
من همیشه عاشقونه میخوامت تا ته دنیا
اینو تو نوشته بودی چه رمانتیک توی نامه ات
اونروزا چه حالی داشتی عشق تو سر به فلک بود
توی فکر من ولیکن اونروزا یکم کلک بود
حالا من عاشق عاشق حال اونروزا رو دارم
یه جورائی تو میبینی حال من داره وخامت
ایندل عاشق و خسته ام هی بهونه از تو داره
هی میخنده و پریشون حال و هوی گریه داره
میگمش نباش عزیزم نگران عشق پاکت
تو فقط نکن یه کاری که کنی حس ندامت
میگمش تو که همیشه صادقونه اونو خواستی
تو همیشه پیشه کردی تو رفاقت عشق و راستی
پس بگو دلواپسیهات واسه چی ادامه داره
یکمی بذار تو قصه ات طعم شیرین شهامت
میگه آخه عشق پاکش رفته تو ی پوست و خونم
نمیشه از من جدا شه،خوب اینو منم میدونم
کاش میدونست که همیشه قصه هام چشمای اونه
میپرستمش من اونو تا همیشه تا قیامت
من همیشه مینویسم این نوشتن چاره سازه
که یه روز بیاد و غصه بازی عشقو ببازه
من همه حرفام همینه توی این دلواپسیها
ای گل نیلوفر من تو فقط داری لیاقت
فقط تا ته دنیا میخواهیش بعدش تو بهشت حوری های بهشتی شیرین تر میشن نه؟(چشمک)
سلام
خوشگل و با احساس مینویسی
خوبه اون به یادماست و وضع مون اینه!
همیشه عاشق باشی و
صد البته
موفق باشی